جنگ و آسیبهای طالبان افغانستان را چنان متاثر ساخته که انتظار پدید آمدن اثر ادبی فاخری از آن نمیرود. و نویسندگان افغانی اغلب مجالی برای شنیده شدن آثارشان خارج از افغانستان نمییابند. خالد حسینی، نویسنده افغان کسی بود که با رمان زیبا و پراحساس بادبادکباز این تصور را تغییر داد.
بادبادک باز روایتی از عاطفه و خیانت است. امیر پسر بیمادری که تمام عشق و محبت خود را از بابا طلب میکند. بابا که پشت چهره بسیار خشن قلبی مهربان دارد و حسن خانهزادی که رابطه بسیار نزدیکی با امیر دارد و ماجرای دردناک ظلمی وحشتناک به حسن که او آن را از چشم امیر میبیند و امیر که هرگز خود را از بار گناه دوران کودکی آزاد نمیبیند. خالد حسینی در بادبادکباز روایتگر عذاب وجدانی است که دیشه آن به دوران کودکی باز میگردد و برای قهرمان داستان راهی جز بازگشت به سرزمین مادری و روبرو شدن با کفاره گناه خود باقی نمیگذارد.
خالد حسینی این هسته قدرتمند داستان را با شخصیت پردازی قدرتمند و توصیفات ناب از کابل قدیم، بوی دود کباب بره، عینک ته استکانی، داستان نویسی زیر درخت انار و بادبادکبازی در آسمان آبی به گونهای میآراید که پیش از اتمام خواندن داستان، کنار گذاشتن آن امری بسیار دشوار است.
کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی و ترجمه حمیدرضا بلوچ در قطع رقعی و جلد سلفون توسط انتشارات راه معاصر در ۳۹۷ صفحه چاپ شده است.